کد مطلب:224069 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:129

حرکت امام هشتم از مدینه به خراسان
طبری می نویسد: چون حضرت رضا را دعوت به خراسان كردند در مدینه زن و بچه خود را جمع كرد و امر كرد مجلس عزاداری برای او تشكیل دادند و بین آنها 12 هزار دینار تقسیم نمود و به آنها گفت كه من از این سفر برنمی گردم آنگاه دست فرزندش ابوجعفر را گرفت در مسجد پیغمبر برد و كنار قبر رسول خدا ودایع امامت را به او سپرد و او را از جریان آینده مطلع كرد و حركت نمود. [1] .

وداع در مدینه

ابن بابویه از وراق به اسناد خود از ابن صائغ از عمویش نقل می كند كه گفت با امام رضا از خراسان بیرون رفتم در دل خود گفتم خوب است رجاء بن ضحاك را بكشیم كه از این سفر راحت شویم امام فرمود:

فقال تریدان تقتل نفسا مؤمنة بنفس كافره.

تو می گوئی یك مرد مؤمنی را به جرم مرد كافری بكشیم - هرگز صلاح نیست و چون به اهواز رسیدم حضرت نی شكر خواست مردم آنجا گفتند عجب عرب بی اطلاع است در این فصل نی شكر یافت نمی شود آن مخصوص بهار است حضرت فرمودند پیدا می كنید آنگاه بدهی رسیدند كه در آن نی شكر موجود بود گرفتند.

و باز می گوید چون آنجا حضرت نماز گذاردند در مسجد نماز این دعا را خواندند.

لك الحمد ان اطعتك و لا حجة لی ان عصیتك و لا ضع لی و لا یعزی فی احسانك و لا عند لی ان اسأت ما اصابنی من حسنة فمنك یا كریم اغفر لمن فی مشارق الارض و مغاربها من المؤمنین و المؤمنات.

و بیشتر در ركعت اول سوره انا انزلناه و در ركعت دوم سوره توحید می خواندند. [2] .



[ صفحه 477]



شیخ صدوق از همدانی از محول سجستانی نقل می كند كه من در مدینه بودم نامه های اشخاص به حضرت رضا علیه السلام از خراسان می رسید آن حضرت وارد مسجد می شد تا حدش رسول خدا را وداع كند و هر دم جدش را وداع می كرد باز می گشت نزد قبر و می بوسید و با صدای بلند گریه می كرد رفتم نزدیك عرض كردم یابن رسول الله چرا چنین گریه می كنی فرمود من از جوار جدم خارج می شوم و در شهر غربت خواهم مرد مرا در كنار قبر هارون دفن می كنند و تو آنجا مرا زیارت كن. [3] .

جعفر بن نعیم شاذانی از ابن ادریس از یقطینی از وشاء نقل می كند كه حضرت فرمود من وقتی كه از مدینه خواستم بیرون روم اهل و عیال خود را جمع كردم و آنها را امر كردم دور هم جمع شوند و بر من عزاداری و گریه كنند تا من بشنوم آنگاه بین آنها 12 هزار دینار تقسیم كردم و گفتم دیگر مرا نخواهید دید. [4] .

در كتاب خرایج و كشف الغمه و بحار همین روایت را و نظایر آن را نقل كرده كه حضرت در وداع با زن و فرزنش و اهل و عیالش و با برادران و خواهرانش در مدینه بدین طریق وداع كرد كه فرمود مجلس ماتم مرا در حضور خودم تشكیل دهید كه دیگر مرا نمی بینید.


[1] دلايل الائمه محمد بن جرير طبري ص 176 چاپ نجف.

[2] بحار الانوار به نقل عيون اخبار الرضا ص 33 ج 2.

[3] بحار ص 32 ج 2.

[4] عيون اخبار الرضا به نقل بحار ص 34 ج 12.